سفارش تبلیغ
صبا ویژن

4هدف سوره حمد

1- خدا را با صفات عالى و کمالى‏اش براى انسان‏ها توصیف و معرفى
مى‏کند.

 

2- عبادت، پرستش و استعانت مخصوص به خداست و جز او کسى سزاوار آن
نیست.

 

3- هدایت به راه راست و شناخت راه راست و راه نیکان را باید از پیشگاه
الهى خواست و در راهیابى از او مدد و یارى جست.

 

4- راه نیکان از راه خشم زدگان (مغضوبین) و از راه گمراهان (ضالّین)
متمایز و جداست.


» نظر

خلاصه مفهوم سوره حمد،

خلاصه مفهوم سوره حمد، این است که خداوند نخست خودش را با اوصاف کمال و جمالش
تمجید و توصیف مى‏کند و با افعال و اوصاف متعالى‏اش خود را معرفى مى‏نماید: تربیت
عمومى، رحمت عامّه و سلطنت روز جزا را که از آن او است، به بشر یادآورى مى‏کند،
آن‏گاه نتیجه‏گیرى مى‏کند که عبادت، پرستش و استعانت اختصاص به خدا دارد و جز او
کسى سزاوار ستایش وپرستش نیست، این است که باید تنها خدا را پرستش نمود و از او
یارى و مدد خواست.

 

سپس راه دعا و نیایش را به انسان‏ها تعلیم مى‏کند و تذکرشان مى‏دهد که از خداوند
درخواست کنند تا آنان را به صراط مستقیم و راه راست و به سوى سعادت جاودانى
هدایت‏شان کند، به یک حیات جاودانه و زندگى ابدى و به نعمت‏هاى غیر قابل زوال و
پایان ناپذیرشان برساند و در نور و روشنایى که تاریکى و ظلمتى بعد از آن وجود
ندارد، قرارشان دهد.

 

و در آخرین مرحله این نکته را بیان مى‏کند که راه مستقیم و هدایت به کسانى
اختصاص دارد که خداوند با رحمت و فضل خویش آن‏ها را مشمول رحمت بى‏پایان و نعمت‏هاى
فراوان خویش ساخته و الطاف خاصى مبذولشان داشته است و این راه با راه کسانى که مورد
خشم و غضب خدا قرار گرفته‏اند و با راه کسانى که از راه صحیح منصرف گردیده‏اند،
متمایز و جداست.

 

بنابراین، سوره حمد از چهار بخش تشکیل یافته و هر بخش هدفى در بر دارد و
مجموعا چهار هدف عالى و مهم را تعقیب مى‏کند:

 


» نظر

انرژی خورشیدی

به انرژی تولید شده توسط نور خورشید، انرژی خورشیدی گویند.

مقدمه

خورشید نه تنها خود منبع عظیم انرژی است، بلکه سرآغاز حیات و منشاء تمام انرژیهای دیگر است. طبق برآوردهای علمی در حدود
???? میلیون سال از تولد این گوی آتشین می‌گذرد و در هر ثانیه ?/? میلیون تن از جرم خورشید به انرژی تبدیل می‌شود. با توجه به وزن خورشید که حدود ??? هزار برابر وزن زمین است. این کره نورانی را می‌توان به‌عنوان منبع عظیم انرژی تا ? میلیارد سال آینده به حساب آورد.

قطر خورشید
??? × ??/? کیلومتر است و از گازهایی نظیر هیدروژن (?/?? درصد) هلیوم (? درصد) و ?? عنصر دیگر که مهم‌ترین آنها اکسیژن – کربن – نئون و نیتروژن است تشکیل شده‌است.

میزان دما در مرکز خورشید حدود
?? تا ?? میلیون درجه سانتیگراد می‌باشد که از سطح آن با حرارتی نزدیک به ???? درجه و به صورت امواج الکترو مغناطیسی در فضا منتشر می‌شود.

زمین در فاصله
??? میلیون کیلومتری خورشید واقع است و ? دقیقه و ?? ثانیه طول می‌کشد تا نور خورشید به زمین برسد. بنابراین سهم زمین در دریافت انرژی از خورشید حدود از کل انرژی تابشی آن می‌باشد.


جالب است بدانید که سوختهای فسیلی ذخیره شده در اعماق زمین، انرژیهای باد و آبشار و امواج دریاها و بسیاری موارد دیگر از جمله نتایج همین مقدار انرژی دریافتی زمین از خورشید می‌باشد.



خورشید برای بیلیونها سال انرژی را تولید کرده است . انرژی خورشیدی ، پرتوهای خورشید است که به زمین می رسد .


انرژی خورشید به طور مستقیم یا غیر مستقیم می تواند دیگر اشکال انرژی تبدیل شود ، همانند گرما و الکتریسیته . موانع اصلی ( مشکلات ، یا انتشار برای فائق آمدن ) انرژی خورشیدی شامل
(1) روشها متغیر و متناوب که آن به سطح می رسد



» نظر

عنایت خاص حضرت به وضعیت شیعیان

   عنایت خاص حضرت به وضعیت شیعیان

 

 

سیرت امام مهدى (عجل الله تعالى
فرجه)

 

از آن جا که رفتار اهل بیت می تواند الگوی بسیار خوبی برای ما باشد مناسب است به
روش، رفتار و سیرت امام زمان (عج) که امام حاضر ما هستند، در زمان غیبت نگاه کوتاهی
بیندازیم

 <\/h2>

عصر غیبت 

 

امام شؤونى دارد ؛ شان هدایت و رهبرى ، حفظ مسلمین و شیعیان ، ایجاد زمینه و
تهیه یاور براى انقلاب جهانى خود و...

 

آن حضرت به تمامى شؤون و وظائف خود به بهترین وجه اقدام مى کند، و جز آنچه با
(غیبت ) ناسازگار باشد، تماما مورد عنایت آن حضرت مى باشد. هم چنان که در روایتى
نیز آمده است :

 

بهره بودن از من در عصر غیبتم ، مانند بهره بردن از آفتاب است هنگامى که
زیر ابرها باشد.
1

 

اصولا آن حضرت را غایب نامیده اند، چون ظاهر  نیست ، نه آن که حاضر نیست . غیبت
به معناى حاضر نبودن، تهمت ناروایى است که به آن حضرت زده اند، و آنان که بر این
پندارند، فرق میان "ظهور"  است ، نه"حضور " و شیفتگان آن حضرت ، ظهورش را از خدا مى
طلبند نه حضورش را. همین است که وقتى ظاهر مى شود همه انگشت حیرت به دندان مى گزند
و با تعجب مى گویند که او را پیش از این هم دیده اند.

 

براى به دست آوردن سیرت آن حضرت در دوران غیبت مى توان از برخى روایات ، دعاها،
زیارت نامه ها، توقیعات و نامه هاى آن حضرت به بعضى از شیعیان و یا نقل قول هاى
متواتر از افراد کاملا مورد وثوق که به شرف حضور نائل آمده اند، استفاده برد.

 

آنچه بیش از همه در میان ادعیه ، توقیعات و... به چشم مى خورد، عنایت خاص آن
حضرت به وضعیت شیعیان و گرفتارى هاى آنان در عصر غیبت است . به برخى از نکاتى که در
این متون آمده ، اشاره مى شود:

 

1. آگاهى از وضعیت و احوال شیعیان

 

در توقیعى که براى"شیخ مفید " صادر شده ، آمده است :

 

ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفى نمى
ماند.2

 

 

 

2. حفظ و نجات شیعیان از گرفتارى ها وشر دشمنان

 

نیز در همان توقیع این گونه است :

 

ما در رسیدگى و سرپرستى شما کوتاهى و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده
ایم ، که اگر جز این بود، دشوارى ها و مصیبت ها بر شما فرود مى آمد، و دشمنان ، شما
را دشمنان ، شما را ریشه کن مى نمودند.3

 

3. حضور در میان مردم

 

صاحب این امر... در میان آنها راه مى رود، در بازارهایشان رفت و آمد مى کند، روى
فرش هایشان گام بر مى دارد، ولى او را نمى شناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا
خودش را به آنان معرفى کند.4

 

در روایتى دیگر از امام امیرالمؤمنین علیه السلام نیز چنین آمده است :

 

سوگند به خداى على ، حجت خدا در میان آنان هست ، در کوچه و بازار آنها گام برمى
دارد و بر خانه هاى آنان وارد مى شود و در شرق و غرب جهان به سیاحت مى پردازد و
گفتار مردمان را مى شنود و بر اجتماعات آنان وارد شده ، سلام مى دهد. او مردمان را
مى بیند... .5

 

در دعاى ندبه نیز چنین مى خوانیم :

 

جانم فدایت ! تو آن غایبى هستى که از میان ما بیرون نیستى ، جانم فدایت ! تو آن
دور شده از وطنى هستى که از ما دور نیستى .

 

4.حضور همیشگى در مراسم حج

 

آن حضرت هر سال در موسم حج حضور مى یابد، همگان را مى بیند و مى شناسد، اما
دیگران او را مى بینند ولى نمى شناسند.6

 

 

 

اصولا آن حضرت را غایب نامیده اند، چون ظاهر  نیست ، نه آن که حاضر نیست . غیبت
به معناى حاضر نبودن، تهمت ناروایى است که به آن حضرت زده اند، و آنان که بر این
پندارند، فرق میان "ظهور"  است ، نه"حضور " و شیفتگان آن حضرت ، ظهورش را از خدا مى
طلبند نه حضورش را. همین است که وقتى ظاهر مى شود همه انگشت حیرت به دندان مى گزند
و با تعجب مى گویند که او را پیش از این هم دیده اند.

 


» نظر

بسیج

تشکیل بسیج مستضعفین ارتش بیست میلیونی به فرمان امام خمینی (ره) هوشیاری و درایت بی نظیر حضرت امام خمینی (ره) ازجمله اساس ترین عوامل در جهت خنثی سازی توطئه ها به حساب می آید که به برکت این دور اندیشی و هدایت انقلاب در مسیر اصلی خود ، زمینه انقلاب دوم فراهم آمد و باسقوط لانه جاسوسی آمریکا ، شیطان بزرگ با ضربه ای سخت و جبران ناپذیر روبرو شد . اسناد بدست امده از لانه جاسوسی و اظهارات صریح حکام آمریکایی مردم و رهبران کشور به ویژه حضرت امام را با این حقیقت آشکار مواجه ساخت که احتمال مداخله نظامی آمریکا و هجوم وی به جمهوری اسلامی ، امری بعید و غیر ممکن نبوده و باتوجه به سوابق این کشور در جهان لزوم آمادگی مردم جهت مقابله و رویارویی را در کوتاهترین زمان ممکن آشکار می ساخت . براین اساس امام امت در پنجم اذر ماه سال 58، یعنی در مدتی کمتر ازیک ماه بعد ازانقلاب دوم ، فرمان تاریخی تشکیل بسیج را صادر فرمودند.یک مملکت بعد از چند سالی که بیست میلیون جوان دارد باید بیست میلیون تفنگدار داشته باشد و بیست میلیون ارتش داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیرنیست و مردم دلسوخته و مسلمان پاکباخته که دل در گرو عشق به انقلاب و هدفهای والای آن داشتند، با آمادگی و قصد و اراده خلل ناپذیر جهت پاسداری از دستاورهای انقلاب گروههای مقاومت مردمی رادر پایگاهای بسیج و در آن زمان در مساجد سراسر کشور تشکیل دادند.

 

اولین تجربه آنها به صورت عملی یاری رساندن به سپاه و کمیته در قالب رویارویی با ضد انقلاب و خنثی سازی توطئه های آنها بوده و ازاین راه نقش موثری در خدمت به انقلاب و اهداف الهی آن هم نشان دادند . با هجوم و تجاوز ارتش عراق به کشور اسلامیان در شهریور 59 این اعتقاد که یک سازماندهی جهت تشکیل بهتر نیروهای مردمی بوجود آید ، قوت گرفت و آز آن پس نیروهای مردمی صاحبان اصلی انقلاب اسلامی جهت حضور گسترده د رجبهه گروه گروه به بسیج ملحق گردیدند و عملیاتهایی چون طریق القدس ، حصر آبادان ،فتح المبین ، ثامن الائمه و الفجر 8 وکربلای 5 و... از دستاوردهای عظیم این تشکیل الهی بود.


» نظر

والعصر ان انسان لفی خسر

بسم اله الرحمن الرحیم "والعصر ان انسان لفی خسر "

 این آن لحظه ایست که ما در خسرانیم ،چه مومن ،چه کافر ، چه خوب ، چه بد چه و چه وچه . . . . . . . ، که از آن جمال بی مثال و آفتاب وصال بدوریم و محروم ، ماییم که در صحرای بی آب و علف دنیا ، غریب و بی کس فتاده ایم و دست غفلت بدل نهاده، هر کس سویی فتاده .

افسوس و هزاران آه جانسوز ، که خود نمی دانیم از چه منبع فیضی محرومیم و گرفتار بیماری غفلت ، و همه و همه در خسران جبران ناپذیریم که این ایام فراق ایام بی حاصلی است و به قول شاعر : اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود همه در خسران و بی حاصلی و بی خبری هستیم در طبقات و سنخیات مختلف یکی به مادیات ، دیگری با ملک و زمین و مال ، سه دیگر با منال و میراث و عیال ، و آن دیگری به نماز و تقوا و دستار و این یکی به کفر و ناسزایی و شهوات واین همان " اکثرهم لا یومنون " و " اکثرهم لا یعلمون " و هزاران"اکثرهم " دیگر قران ، و مگر نه این است که ما نیز جزیی از آن " اکثرهم " هستیم .

و من در این وادی کثرت نفی ها بخود میگویم : ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند و لیاقت خود را بهتر از این وصف نتوانم کرد که : ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود میبری و زحمت ما می داری من که خود میدانم و خدای دانایان ، که در چه خسرانی هستم و سر فرو برده وادی وصالم که از چه مهلکهء خسرانی بیرون آمدم ومن میدانم که انسان شدن در این عصر لجن و پیشرفت و تکنولوژی ، و نزد این انسان پیشرفته مرموز کثیف و حیله گر واین پایی که در گل خسران گیر کرده ، محال است . این همان انسانی است که به رنگ و آب وخال و خط خسران اراسته شده است . و اما در این وادی سرگردانی و دلواپسی ، غربت و بی کسی ،کسالت و تکرار ، بیم ویاس وناامیدی ، در این سرای بی کسی ، که کسی به در نمی زند، ودر این زمستان سرد ، که سقف آسمان کوتاه شده وهوا و فضا دل تنگ شده ، و همه به اکراه دست دوستی و یکرنگی و ...... از بغل بیرون می آورند و در این شب ظلمانی که جز پیش پا را دید ، نتوان . تکیه امیدی هست ، کران آرامشی هست ، کس خبر کننده ای هست ، بهار خوش و خرمی هست ، دست بت شکنی از تبار ابراهیمی هست ، وفجر صادقی هست ، نور امیدی هست که صبح های کاذب را در هم می شکند وشب ظلمانی را می برد . و امروز همه امیدوار ، همه و همه ، ناامید و باامید ، متقی وکناهکار ، مومن و کافر ، درستکار وبدکار ، متحجر و مدرنیسم ، پیشرفته وجهان سوم ، وامروز بیشتر از هر زمان دیگر کمبود آفتاب وجودت ، در شب لبریزی طاقات احساس می شود امروز دو جهان پیشرفته و عقب افتاده به یک تفاهم مبارک از دو راه متفاوت رسیده اند و آن کمبود منجی مقدس برتر است .

و خواهد آمد آنکه شفیع بلا واسطه درگاه غافر است و افسوس که آمدنش چون قبر مادرش نامعلوم . چه آمدن با شکوهی که من افتاده در منجلاب ، که بوی تعفنم خودم را نیز آزار میدهد ، امیدوار . چه آمدن به موقعی ، که انسانهای افتاده در عصر مدرنیسم ، سخت به کشفش نیازمند ، وچه آمدن کیمیا واری که انسانهای ماشینی مسخ شده ،در وادی خسران و زیانکاری ، نیک نیازمند تعمیر و برگرداندن به عهد بوق وحجر، عهد صفا و یکرنگی ، عهد وفا و پیمان ، عهد صلح و دیگر خواهی ، نفی خودپسندی ، عهد نوع دوستی و بشریت دوستی ، که : " بنی آدم اعضا یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار وچه آمدن آرامش بخشی که"الا الذین آمنو و عملو الصالحات و تواصو باالحق و تواصو باالصبر " در میان این عصر لجن و انسانهای پیشرفته بی دین و قید ویا متحجر زبان نفهم ، با داروی صبر و تمسک به حق ، وصالت را به شیرینی دکان حلوایی لمس خواهند کرد که دیگر کار از چشیدن گذشته است از بس تلخکامی به دهن که چه عرض کنم از سر هم بالاتر زده . امروز همه چهره ها گرد آلود یاس و ناامیدی اند ، گیجی و سرگشتگی ، ردای نازیبای تن انسانهاست ، تنفر از هم نوع و پناه بردن به حیوان برای همدم و همراهی ، نشانه تنهایی آشکار انسانهاست .

امروز بیش از هر زمان دیگر انسانها نیازمند آب حیوانند ، بیش از هر زمان دیگر نیازمند وجود خضر مانند تو برای رسیدن به آب زلال حیاتند . امروز بیش از هر زمان دیگر ، نیازمند آب زلال و گوارای دوستی و محبتیم ، نیازمند سخنان سحر آمیز و جان بخشیم ، نیازمند سنگ صبور گله مندی های روزمره زندگی مانیم . نیازمند انسان خدا گونه ایم ، نازمند دست بت شکن ابراهیمیم ، نیازمند دست مشعشع موسی ایم ، نیازمند نفس مسیحایی عیسی ایم ، نیازمند زبان حقگوی عیسی ایم ، نیازمند و تشنه تر و مستسقی تر شبه محمدیم ، تشنه " خلق العظیم " گونه محمدیم ، نیازمند اسوه زنده حسنه ایم ، نیازمند انسان کامل کننده اخلاقیم و در یک کلام نیازمند کامل کننده ال محمدیم . واین شرح حال من بود و اما تو ........ واما تو باید بیایی که از جنس نوری و منتظر ظهور ، باید بیایی که تویی تفسیر عشقهای ناتمامم ، وتویی گره گشای عقده های ناگشوده ام ، و تویی جولانگاه عشق سرگشته ام ، و تویی خواننده دفتر سینه ناگشوده ام ، و تویی بخشایشگر گناه نابخشوده ام ، و تویی آن دریایی که منم قطره وامانده از او ، که چرکین گشته ام : تو با منی ام من از خودم دورم چو قطره از دریا من از تو مهجورم اما،مایه ی امید این است که دریا بدیها را در خود حل می کند و تنها تویی، که تو مانده ای و مسخ نشده ای تنا تویی که عیارت کم نشده ، تو مانده ای که معیار تمام انسانیت باشی ، و تو مانده ای که امید بماند ، وتومانده ای که بن بست نابود شود . و تو بمان که این من و منم ها ارزش ماندن ندارند ، و تو بمان و سکان عشق را هدایت کن ، و امید انسان مدرن سرگشته باش ، و تو بمان و تو بمان و تو بمان ..........................................

 


» نظر

تاریخچه پرسپولیس

پرسپولیس پر افتخار ترین تیم ایران که در سال 1963 تاسیس شده است.پرسپولیس و استقلال مهمترین دربی تهران و شاید اسیا را هر ساله برگزار میکنند.طبق گفته ای اف سی پرسپولیس معروف ترین و پر طرفدار ترین تیم در اسیا هستش که فقط دالیان از چین و الهلال عربستان نزدیک پرسپولیس هستند



تاریخچه پرسپولیس
تاسیس :
تیم پرسپولیس در سال 1963 توسط علی عبده تاسیس شد.در ابتدا باشگاه پرسپولیس تیم های بسکتبال و والیبال و بولینگ داشت.وقتی عبده از امریکا به ایران به عنوان قهرمان بوکس بازگشت تیم فوتبال را هم تاسیس کرد.تیم فوتبال پرسپولیس کارش را در دسته دوم کشور اغاز کرد و بهترین بازیکن تیم محمود خوردبین بود.وقتی که تیم فوتبال شاهین منحل شد با کمک پرویز دهداری و مسعود برومند تعدادی از بازیکنان این تیم به پرسپولیس پیوستند.پرسپولیس فصل 1968 را با مربیگری پرویز دهداری اغاز کرد
جام تخت جمشید :
در سال 1969 کار خانه ایران ناسیونال توسط محمد خیامی تاسیس شد و او طرفدار سر سخت تیم شاهین بود اما تیم او تیم ضعیفی بود و علی پروین در ان زمان در ان تیم بازی میکرد.او میخواست که تیمش را قوی تر کند برای همین با تمامی بازیکنان پرسپولیس وارد مذاکره شد و البته تمامی بازیکنان تیم شاهین به غیر از عزیز اصلی را به پیکان اورد و توانست قهرمان کشور شود.اما تمامی این بازیکنان جدید به پرسپولیس برگشتند و در سال 1970 توانستند قهرمان جام تخت جمشید شوند و البته این مقام را دو فصل هم تکرار کردند
بعد از انقلاب :
زمانی که انقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاد تیم از هم پاشیده شد و خیلی از بازیکنان برنگشتند.تیم به بنیاد مستضعفان و جانبازان واگذار شد و اسمش را به ازادی تغییر دادند.اما بعد از مدت کوتاهی ان ها دیگر باشگاه را نمیخواسند و سازمان تربیت بدنی باشگاه را به عهده گرفت که اسمش را به پیروزی تغییر داد .البته همچنان تقریبا همه طرفداران این تیم را پرسپولیس صدا میزنند
باشگاه فقط در لیگ تهران و چند تورنمنت کوچک بازی کرد و موفق بود و توانست محبوبیت خود را افزایش دهد به خصوص که لیگ تهران را 5 سال پیاپی قهرمان شد
برگشت به اوج :
دهه 90 میلادی دهه رویایی برای پرسپولیس بود.4 قهرمانی در لیگ و 2 قهرمانی در جام حذفی و بازیکنان بزرگ دیگری که برای پرسپولیس افتخار اوردند.حتی زمانی پرسپولیس 6 سهمیه در ارنج اصلی تیم ملی ایران داشت
اولین مقام در فصل 95-96 بدست امد که پرسپولیس در حالی که 10 امتیاز از بهمن ,فیروز کریمی عقب بود در نهایت با 6 امتیاز بیشتر قهرمان لیگ شد.اونها دوباره در فصل بعد موفق به تکرار این مقام با 6 امتیاز اختلاف شدند.پرسپولیس در نیمه نهایی جام باشگاههای اسیا توسط پوهانگ استیلرز کره متوقف شد و در نهایت با شکست نماینده عراق به مقام سوم دست یافت
پرسپولیس در فصل بعد بخاطر برنامه ریزی بد ای اف سی و فدراسیون ایران برای لیگ و البته تعداد زیبا بازیکنان ملی پوش مجبور شد با وجود بازیهای عالی که انجام میداد از لیگ کنار بکشد .انها در اسیا هم شانس نداشتند و در نیمه نهایی توسط دالیان حذف شدند و در نهایت با باخت در مقابل الهلال به مقام چهارم دست پیدا کردند
در فصل های 96-97 و 97-98 پرسپولیس به نظر میرسید بهترین تیم تاریخ فوتبال ایران از نظر بازیکن با وجود بازیکنهایی مثل عابدزاده و باقری و مهدویکیا و عزیزی و دایی و میناوند و خیلی های دیگر هست
بعد از جام جهانی 98 بازیکنان زیادی از پرسپولیس به اروپا رفتند اما پرسپولیس سعی خودش رو کرد و بازیکنان خوبی رو مثل کریمی و کاویانپور جایگزین کرد و موفق شد فصل 98-99 قهرمان لیگ و جام حذفی شد و البته فصل 99-2000 را قهرمان لیگ شد که این قهرمانی اخرین قهرمانی پرسپولیس در لیگ ازادگان بود.
بیشتر این مقام ها توسط علی پروین به عنوان مربی و عابدینی به عنوان مدیر عامل بدست امد


لیگ برتر( خلیج فارس ) :


در اولین فصل لیگ برتر پرسپولیس تا هفته اخر به دنبال استقلال بود که در نهایت در هفته اخر پرسپولیس توانست قهرمان لیگ شود تا اولین قهرمان لیگ برتر تاریخ فوتبال ایران شود.پرسپولیس در فصل بعد قهرمانی را به سپاهان داد و در رتبه سوم لیگ را به پایان رساند و در لیگ قهرمانان اسیا هم نتونست از گروه خود صعود کند
فصل بعد اکبر غمخوار به عنوان مدیر عامل پرسپولیس انتخاب شد و او شروع به عوض کردن تیم کرد که مهمترین اونها رفتن علی پروین بود که باعث ناراحتی تعداد زیادی شد و البته او خرج زیادی برای خرید بازیکنان بزرگ کرد و بگوویچ را به عنوان مربی تیم انتخاب و لیگ را هم خوب شروع کرد ولی در نهایت در رده پنجم لیگ را تمام کرد
پرسپولیس با برگشت پروین در فصل بعد به عنوان مدیر فنی راینر سوبل المانی را به عنوان مربی انتخاب کرد که در نهایت فصل را در رده چهارم به پایان رساند.پرسپولیس با رفتن غمخوار و امدن خطیب در مشکلات مالی اقتصادی بدی قرار گرفت و خطیب توانایی حل کردن این مشکلات را نداشت.پرسپولیس در فصل 2005-06 لیگ را در رده نهم به پایان رساند که پایین ترین رده این تیم در تاریخ باشگاه بود و این باعث شد در میانه فصل علی پروین بعد از شکست 4-2 به فجر سپاسی تیم را برای همیشه به گفته خودش ترک کند.خطیب به عنوان مدیر عامل استعفا داد و انصاریفرد جای او را گرفت که در نهایت او اری هان را جایگزین علی پروین کرد و او توانست پرسپولیس را به فینال جام حذفی برساند که در نهایت با اختلافات به وجود امده از تیم رفت و دنیزلی جایگزین او شد.دنیزلی در اولین جام خود نتوانست در فینال جام حذفی قهرمان شود و به لیگ قهرمانان اسیا راه پیدا کند.دنیزلی در فصل بعد هم در نیمه نهایی بازهم توسط سپاهان متوقف شد و در لیگ هم در رده سوم لیگ را تمام کرد و در نهایت با استعفا انصاریفرد او هم از پرسپولیس رفت


کاشانی به عنوان مدیر جدید پرسپولیس انتخاب شد و او افشین قطبی را به عنوان مربی پرسپولیس انتخاب کرد.افشین قطبی توانست قهرمان نیم فصل لیگ شود و با توجه به کم شدن 5 امتیاز از سپاهان به دلیل مجروح کردن سرباز پرسپولیس تیم فصل دوم را با 7 امتیاز اختلاف اغاز کرد .در نیم فصل دوم 2 امتیاز به سپاهان برگردانده شد و البته 6 امتیاز از پرسپولیس توسط فیفا به دلیل پرداخت نکردن مبالغ رافائل کم شد


استادیوم و امکانات :
در ابتدا پرسپولیس تمامی امکانات لازم را داشت و عبده زمینهایی را در منطقه اکباتان تهران خریداری کرد که ورزشگاهی در انجا ساخت که در ان زمان اسمش اپادانا بود که پرسپولیس فقط یک بازی در ان ورزشگاه انجام داد و دلیل ان برنامه ریزی ضعیف بازیها بود و غیر ان به صورت زمین تمرینی استفاده شد



بعد از انقلاب تعداد زیادی از امکانات پرسپولیس گرفته شد و علی عبده هم در سال 1974 ورزشگاه را به تیم راه اهن به قیمت 200 هزار تومان فروخت.


قبل از تاسیس ورزشگاه ازادی پرسپولیس در ورزشگاه امجدیه(شهید شیروزی) بازیهایش را انجام میداد و میدهد .البته به جز فصل 2002-03 که به دلیل تعمیر ازادی بازیهای پرسپولیس در ورزشگاه تختی انجام شد


در سال 85 صحبتهایی برای خرید استادیوم قدس توسط پرسپولیس شد اما به دلیل وضعیت اقتصادی بد و فاصله زیاد به مرکز شهر منتفی شد این جریان و به این به این معنی است که پرسپولیس در حال حاضر تنها ساخت ساختمانی است که توسط فدراسیون فوتبال گرفته است.تیم های پایه پرسپولیس در زمین

 


» نظر

سوره حمد افتخار بزرگ پیامبر(صلی الله علیه و آله)‏

سوره حمد افتخار بزرگ پیامبر(صلی الله علیه و آله)‏

 

جالب اینکه در آیات قرآن سوره حمد به عنوان یک موهبت بزرگ به پیامبر(صلی الله
علیه و آله) معرفى شد، و در برابر کل قرآن قرار گرفته است، آنجا که مى‏فرماید:
«وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ
الْعَظِیمَ»، ما به تو سوره حمد که هفت آیه است و دو بار نازل شده دادیم
همچنین قرآن بزرگ بخشیدیم (سوره حجر آیه 87).

 

قرآن با تمام عظمتش در اینجا در برابر سوره حمد قرار گرفته است، نزول دوباره آن
نیز به خاطر اهمیت فوق العاده آن است. همین مضمون در حدیثى از امیر مؤمنان على(علیه
السلام) از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود: «ان اللَّه تعالى
افرد الامتنان على بفاتحة الکتاب و جعلها بازاء القرآن العظیم و ان فاتحة الکتاب
اشرف ما فى کنوز العرش»، خداوند بزرگ به خاطر دادن سوره حمد بالخصوص بر من منت
نهاده و آن را در برابر قرآن عظیم قرار داده، و سوره حمد با ارزشترین ذخائر گنجهاى
عرش خدا است»!8

 

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى‏خوانیم‏: «شیطان چهار بار فریاد کشید و
ناله سر داد نخستین بار روزى بود که از درگاه خدا رانده شد، سپس هنگامى بود که از
بهشت به زمین تنزل یافت، سومین بار هنگام بعثت محمد(صلی الله علیه و آله) بعد از
فترت پیامبران بود، و آخرین بار زمانى بود که سوره حمد نازل شد»! 9

 

در عیون اخبار الرضا(علیه السلام) در حدیثى از پیامبر(صلی الله علیه و آله)
مى‏خوانیم:

 

خداوند متعال چنین فرموده: من سوره حمد را میان خود و بنده‏ام تقسیم کردم نیمى
از آن براى من، و نیمى از آن براى بنده من است، و بنده من حق دارد هر چه را
مى‏خواهد از من بخواهد:

 

هنگامى که بنده مى‏گوید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ
الرَّحِیمِ» خداوند بزرگ مى‏فرماید بنده‏ام بنام من آغاز کرد، و بر من است
که کارهاى او را به آخر برسانم و در همه حال او را پر برکت کنم، و هنگامى که
مى‏گوید «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» خداوند
بزرگ مى‏گوید بنده‏ام مرا حمد و ستایش کرد، و دانست نعمتهایى را که دارد از ناحیه
من است، و بلاها را نیز من از او دور کردم، گواه باشید که من نعمتهاى سراى آخرت را
بر نعمتهاى دنیاى او مى‏افزایم، و بلاهاى آن جهان را نیز از او دفع مى‏کنم،
همانگونه که بلاهاى دنیا را دفع کردم. و هنگامى که مى‏گوید
«
الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
خداوند مى‏گوید: بنده‏ام گواهى داد که من رحمان و
رحیمم، گواه باشید بهره او را از رحمتم فراوان مى‏کنم، و سهم او را از عطایم افزون
مى‏سازم. و هنگامى که مى‏گوید
« مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»
او مى‏فرماید: گواه باشید همانگونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از آن
من دانست، من در روز حساب، حسابش را آسان مى‏کنم، حسناتش را مى‏پذیرم، و از سیئاتش
صرف نظر مى‏کنم. و هنگامى که مى‏گوید
« إِیَّاکَ نَعْبُدُ»
خداوند بزرگ مى‏گوید بنده‏ام راست مى‏گوید، تنها مرا پرستش مى‏کند، من شما
را گواه مى‏گیرم بر این عبادت خالص ثوابى به او مى‏دهم که همه کسانى که مخالف این
بودند به حال او غبطه خورند. و هنگامى که مى‏گوید
« إِیَّاکَ
نَسْتَعِینُ»
خدا مى‏گوید: بنده‏ام از من یارى جسته، و تنها به من پناه
آورده گواه باشید من او را در کارهایش کمک مى‏کنم، در سختیها به فریادش مى‏رسم، و
در روز پریشانى دستش را مى‏گیرم. و هنگامى که مى‏گوید
« اهْدِنَا
الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ ...»
(تا آخر سوره) خداوند مى‏گوید این خواسته
بنده‏ام بر آورده است، و او هر چه مى‏خواهد از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد
آنچه امید دارد، به او مى‏بخشم و از آنچه بیم دارد ایمنش مى‏سازم.

 

 

هنگامى که بنده مى‏گوید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ
الرَّحِیمِ» خداوند بزرگ مى‏فرماید بنده‏ام بنام من آغاز کرد، و بر من است که
کارهاى او را به آخر برسانم و در همه حال او را پر برکت کنم

 


» نظر